ازدواج با دختر بزرگتر، سوالی که با توجه به بالا رفتن سن دختران مجرد از مشاور ازدواج پرسیده می شود،چرا مشاور ها مخالف ازدواج پسر با دختر بزرگتر از خود هستند ؟
طبق جدیدترین آمار اعلام شده توسط سازمان ثبت احوال در ۱۲ درصد از ازدواجهای ثبت شده، مرد و زن هم سن و در ۱۱ درصد زن بزرگتر از مرد بوده است. ازدواج پسر با دختر بزرگتر از خود، به طور کلی مورد توصیه روانشناسان نیست. با این حال، هر دختر و پسری قبل از گرفتن چنین تصمیمی باید از همه جوانب تصمیمشان آگاه باشند تا در آینده برایشان مشکلات کمتری ایجاد شود. داستان این هفته و تحلیل آن، به این موضوع پرداخته است.
دانشجوی کارشناسی بودیم که با هم آشنا شدیم، خودم و گلاره را میگویم. همان روز اولی که سرکلاس دیدمش، به همان حالتی دچار شدم که اسمش را میگذارند «عشق در نگاه اول»! نقشههای زیادی در ذهنم ریختم برای آنکه سر صحبت را باز کنم و بیشتر با او آشنا شوم. نقشهها گرفت و بعد از مدت کوتاهی صحبت و تحقیق بیشتر درباره او و خانوادهاش، تصمیم گرفتم از او خواستگاری کنم. درست همان روز خواستگاری بود که فهمیدم «گلاره»، 10 سال از من بزرگتر است.هرچند ظاهرش این اختلاف سنی را نشان نمیداد، شاید به این دلیل که من هنوز در سن و سالی نبودم که درک درستی از این مسئله داشته باشم. همانطور که انتظار میرفت، خانوادهام در اولین واکنش با چنین ازدواجی به شدت مخالفت کردند. مادرم میگفت: «از قدیم گفتند مرد باید توی سن و قد، از زنش بالاتر باشه!» پدرم میگفت: «پسرجون، وقتی با زنی که اینقدر از خودت بزرگتره ازدواج کنی، زنت به تو به چشم یه بچه نگاه میکنه، حرفت ارزش نداره براش!». من اما اهمیتی به حرفهایشان نمیدادم. میگفتم شما بیش از حد سنتی فکر میکنید و دنیای امروز، دنیای تفاهم و عشق است.
اگر این دو وجود داشته باشد، دیگر تفاوت سنی هیچ اهمیتی ندارد! به گلاره دل بسته بودم و در کنار مخالفت خانواده، با او ازدواج کردم. ماههای اول همه چیز خوب بود، همان زندگی رویایی که آرزویش را داشتم اما مشکلات ریز و درشت، کم کم خودشان را نشان دادند.
گلاره روی ارتباط من با زنهای دیگر، بسیار حساس بود. گاهی سرزده به محل کارم میآمد و بعد، تا چند روز در خانه بحث و جدل داشتیم.
انگار همیشه ترس از رها شدن داشت، ترس از مورد خیانت واقع شدن. رفتارهای کنترل کننده گلاره در مسائل مختلف به مرور زمان بیشتر می شد تا جاییکه گاهی احساس میکردم رابطه ما بیشتر به رابطه مادر و پسر شباهت پیدا کرده تا رابطه زن و شوهر! احساس میکردم در این زندگی، آن قدرها که باید «مرد» نیستم، آن احترامی را که به عنوان یک مرد باید در زندگی داشته باشم، ندارم و رابطه ما روز به روز سردتر می شد. همه اینها در حالی بود که من بعد از ازدواج با گلاره، با خانواده خودم قطع رابطه کرده بودم و خلأ عاطفی دوری از خانوادهام، بیش از پیش آزارم میداد. از یک جایی به بعد، آنقدر فاصله عاطفی ما زیاد شد که خود گلاره به من پیشنهاد طلاق داد و من هم پذیرفتم. حالا یک سالی هست که از یکدیگر جدا شدهایم و من گاهی با خودم فکر میکنم که کاش قبل از تصمیم نهایی برای شروع زندگیمشترک، اطلاعات بیشتری در این باره کسب میکردم.
نکته : ذکر یک داستان به معنای بسط آن به همه مصادیق نیست.
این ازدواج ها مورد توصیه روانشناسها نیست
ازدواجی که در آن خانم از آقا بزرگتر باشد، چیزی است که معمولا مورد توصیه روان شناسان نیست. البته اگر این اختلاف سنی در حد چند ماه یا یکی دو سال باشد، شاید چندان حائز اهمیت نباشد اما در اغلب موارد، ازدواجی که در آن خانم بیش از سه سال بزرگ تر باشد، میتواند پیشبینی کننده مشکلاتی در زندگیمشترک باشد. از جمله عواملی که موجب ایجاد مشکل در چنین ازدواجهایی میشود، انگیزه آقایان از این ازدواجهاست.
گاهی پسرها به این دلیل با دخترهای بزرگتر از خودشان ازدواج میکنند که آنها موقعیت شغلی و درآمد خوب، مسکن یا امکانات رفاهی دیگر دارند. درواقع انگیزه ازدواج، مادی است نه عاطفی و به طور مسلم در چنین ازدواجی احتمال شکست بالاست.گاهی هم پسرها به دلیل عقدهها و کمبودهایی که در زمینه مهر و محبت مادری دارند، سراغ زنهای بزرگتر از خودشان برای ازدواج میروند. در اینجا شاید انگیزه عاطفی باشد اما یک انگیزه ناسالم برای رابطه ازدواج است. گاهی هم دختر و پسر بر مبنای عشق و تفاهم و با انگیزه سالم ازدواج میکنند اما باز هم این اختلاف سنی، مشکل ایجاد میکند. خانمها ممکن است به لحاظ ظاهری زودتر شکسته شوند و همین مسئله، موجب ایجاد نگرانیهایی در آنها میشود که به زندگی مشترک صدمه میزند.
از آنجا که مردها به لحاظ روان شناختی دیرتر از زنها به بلوغ فکری میرسند، بهتر است با زنی که چند سال از خودشان کوچک تر است، ازدواج کنند اما در رابطهای که زن از مرد بزرگ تر است، این مسئله بیش از پیش پررنگ میشود و به اختلافات دامن میزند زیرا مرد احساس میکند آن اقتدار و مدیریت مردانه را در زندگی ندارد و برعکس، زن نقش مقتدر و مدیر را در زندگی ایفا میکند.
البته مواردی هم وجود داشته که چنین ازدواج هایی، نتیجه خوبی داشته و زوجین به لحاظ روانی و عاطفی به قدری پخته و آگاه بودهاند که توانستهاند زندگی مشترک مطلوبی بنا کنند اما این موارد به دلیل فراوانی کم باعث شدهاند تا به طور کلی، ازدواج با اختلاف سنی معکوس نه تنها توصیه نشود بلکه متخصصان این حوزه، جوانان را از آن نهی کنند.
![]() |
|
|
|
|
|
|
نویسنده : زهرا وافر| کارشناسارشد روانشناسی
معمولا در ارتباطات بین دو جنسیت سه اصل وجود دارد که مبنای شکل گیری ارتباطات به شمار میرود. نخست ازدواج و تشکیل خانواده است و دومین اصل دوستی با ماهیت اجتماعی بیان میشود و درنهایت صرفا برخی افراد به منظور گذران اوقات فراغت یا تفریح گروههای دوستانهای را تشکیل میدهند که در نهایت ختم به بدترین و هولناکترین اتفاقات میشود.
دکتر ابراهیم اندرخورا جامعه شناس در این خصوص که چرا دختران ، سریع در دام فریبکاری مردان گرفتار میشوند، یادداشتی نوشته است.
اغلب دختران در جامعه امروزی در قالب همین دوستیها فریب میخورند و افراد سودجو دامهایی را برای شان پهن میکنند که پروندههای تلخی را شاهد هستیم.
وقتی انتخاب یک دوست بر مبنای اطلاعات غیرواقعی یا دروغ شکل میگیرد طبیعتا نتیجه آن آرامش واقعی نخواهد بود. بسیار اتفاق میافتد که دختران به واسطه نقشهای غیرواقعی و ریاکارانه یا با ماهیت فریبکاری وارد ارتباطاتی میشوند که از ریشه برای اخاذی یا سوء استفاده از فرصتهای متفاوت فردی است.
البته این اتفاق برای مردان نیز رخ میدهد و دخترانی هستند که با چنین اهدافی از مردان سوء استفاده میکنند.
در انتخاب فردی که برای مورد سوء استفاده قرار گرفتن افراد خاص تمرکز میکنند معمولا افراد مهرطلب و خودشیفته بیشتر به چشم میآیند. افرادی که شدیدا تمایل به تایید شدن و توجه دارند و افرادی که شدیدا مغرور و متکبر هستند و جز خود به فرد دیگری توجه ندارند و فارغ از جنسیت مرد یا زن بودن این اتفاق به عنوان یک اختلال شخصیتی یا اختلال رفتاری باید مورد توجه قرار گیرد.
نکته اساسی این که ما برای انتخاب شریک زندگی دوستان اجتماعی یا برای گذران اوقات فراغت چه اولویتهایی داریم و پایبند به چه اصولی هستیم. این که یک مرد یا یک زن از اعتبار و اعتماد طرف مقابل در دوستی سوء استفاده کند و فرد مقابل خود را مورد اخاذی قرار دهد قطعا قوانین دوستی را زیر پا گذاشته و از ابتدا با هدف اخاذی طعمههای خود را انتخاب کرده است.
افراد فریبکار معمولا از دختران ساده لوح برای رسیدن به اهداف شوم خود استفاده میکنند و تمرکزشان روی انتخاب افرادی است که در زندگیشان تنشهای زیادی دارند و کمبود عاطفی دارند. به هر حال باید پذیرفت که این دختران با اختیار و انتخاب خود در این دامها اسیر شدهاند و نمیتوان گفت همه آنها با اجبار و زور مورد اخاذی قرار گرفته اند. از این رو بسیار اهمیت دارد که در ارتباطات اجتماعی و درون فردی تصمیمهای آگاهانه از بلوغ شخصیت افراد است و مشورت و تصمیم گیریهای بزرگ از افرادی که قابل اعتماد هستند سبب میشود دختران کمتر فریب افراد سودجو را بخورند. برای مقابله با زشتی و ناهنجاریهای چنین رفتارهای ناپسندی در جامعه باید گفت ایجاد کانونهای کنترل کننده به صورت مادی و معنوی یاری دهنده خواهد بود.
افزایش سطح آگاهی و دانش فردی و عمومی به دختران از سن کم سبب میشود کمتر درگیر چنین مسائل تخریبی در جامعه شوند و خانواده نیز به عنوان یک کانون تربیتی مهم نقش به سزایی در رفع کمبودهای عاطفی دختران دارند.
بیشتر بخوانید: فریب دختر و رابطه جنسی با وعده ازدواج
بیشتر بخوانید: نشانه های مرد فریبکار در ازدواج
منبع: روزنامه خراسان
معمولاً افراد در مقابل این مشکل (نداشتن خواستگار) به دو نحو برخورد میکنند. برخی با آن کنار آمده و منتظر فراهم شدن شرایط خوب میشوند ولی عده ای دیگر مدام در تلاشاند تا از طرق مختلفی چون برقراری آشناییهای نادرست، دعانویسی و... خود را از این مهلکه نجات دهند.
علت اصلی نداشتن خواستگار چیست؟
برخی دلایلی که ممکن است باعث گردد دختران خواستگار نداشته باشند عبارتاند از :
1) خود را فقط لایق مردی با تحصیلات عالی میدانید و به روابط عاطفی توجه ندارید
شاید این رفتار در دخترانی که سطح تحصیلات بالایی دارند وجود داشته باشد، این رفتار خود باعث میشود که پسرها را از روی فاکتورهای عمومی بررسی کنند و به نحوی انگار از روی کاغذ تصمیم میگیرند که چطور پسری برای آنها مناسب است. مثلاً میگویند من شاغل هستم و تحصیلات عالی دارم پس عقلانی است که پسری با تحصیلات عالی و پولدار بخواهم.
بله شما لایق آن هستید که فردی را به دست آورید که بهخوبی با شما برخورد کند، توجه و عشق بهقدر کافی در زندگی خود داشته باشید و به کسی در دنیا دلبسته شوید که به شما متعهد باشد اما زندگی را بروی کاغذ ننویسید.
2) قصور و یا تقصیر اعضای خانواده
ممکن است یکی از اعضای خانواده مثل برادر، پدر و یا ... خلافکار یا بداخلاق باشند که شایسته است جهت تغییر سرنوشت دختر هم که شده خود را اصلاح نمایید.
3) دیده نمیشوید؟
گاه برخی از دخترخانمها به علل مختلفی چون خجالتی بودن، کمرویی، درونگرایی و... از حاضر شدن در جمعهای خانوادگی یا دوستان سر باز میزنند و به قولی انزواجو میشوند. در این حالت نیز اولاً به دلیل این مشکل شخصیتیشان و ثانیاً به خاطر دیده نشدن توسط واسطهها دچار تأخیر در ازدواج میشوند. راه چاره این مشکل، توسعه روابط اجتماعی دختر و خانواده او است. در چنین مواردی پیشنهاد میگردد چنین دخترانی با حفظ عفت و رعایت ضوابط اخلاقی و شرعی در مجامع و محافل زنانه نظیر روضههای خانگی، مراسم هیئتهای مذهبی و ... حضور یابند تا زمینه آشنایی مادران نیازمند عروس و یا واسطهها با چنین دختری مهیّا گردد. همچنین شرکت در جمعهای جدید به شما فرصت دیده شدن میدهد و در محیطهای جدید میتوانید عقاید خود، شخصیت و ظرفیت اداره یک زندگی را به دیگران نشان دهید.
4) هنوز درباره رابطه قبلی خود و اشتباهات گذشته صحبت میکنید
شاید قبلاً با فردی قصد ازدواج داشتهاید اما به سرانجام نرسیده است. این موضوع دیگر اهمیتی ندارد. به خودتان لطفی کنید و این موضوع را فراموش کنید و از آن بگذرید. همه ما دوستانی داریم که در افکار گذشته ی خود زندگی میکنند. این موضوع قطعاً ناراحتکننده است اما بعضی افراد متوجه اشتباه خود نمیشوند و حتی اگر اشتباه خود را بدانند نمیتوانند این موضوع را کنترل کنند و با آن در زندگی خود کنار بیایند.
وقتی رابطهای به هم میخورد به این صورت است که در بیشتر موارد یکطرف رابطه را ترک میکند و این موضوع باعث میشود که طرف دیگر رابطه بهشدت ضربه روحی بخورد و شاید برای چند ماه تا چند سال حالت افسردگی داشته باشد اما باید در چنین شرایطی بتوانید دوباره اعتماد به نفس و عزت نفس خود را به دست آورید و شرایط گذشته را فراموش کنید. با این کار میتوانید خود را آماده پذیرش فرد جدید و به دست گرفتن کنترل اوضاع زندگی خودکنید.
زندگی چه با شما و چه بدون شما جریان خود را حفظ میکند. این موضوع را باید درک کنید، از دیگران کمک بگیرید، خوشبختی و خوشحالی را باید دوباره به دست آورید. فرد قبلی تنها فرد روی زمین نبوده است. چه پسرها و چه دخترها باید این موضوع را فرابگیرند که چگونه از رابطههای قبلی خود جدا شوند و این موضوع را بدانید که افراد جدید دوست ندارند این موضوع را بشنوند که شما هنوز به فرد قبلی فکر میکنید و یا نمیتوانید شادباشید.
5) پسرها هم دیر ازدواج میکنند
برخی پسرها میگویند ما باید لیسانس بگیریم، بعد سربازی برویم، ارشد بگیریم، کار پیدا کنیم، وضعمان خوب شود و سپس به خواستگاری دختری برویم. با این برنامهای که آنها چیدهاند حداقل باید 35 سال به بالا به خواستگاری بروند. درنتیجه سن ازدواج دختران نیز بالا میرود.
6)ایراد گرفتنهای زیاد دختران از خواستگاران
هیچ دختری خود را یک آدم سختگیر نمیداند. اگر پای صحبت این دخترها بنشینید، چنین میشنوید: «مگر من چه توقعی دارم؟ من که خانه و ویلا و مهریه و شیربها نخواستم؛ همینقدر که پسری مرد زندگی باشد، برای من کافی است.»
بااینحال، همین دختران، پای انتخاب که میرسند، دچار وسواسهای بیهوده میشوند؛ «نکند تک پسر بودنش باعث لوس شدن او شده باشد! نکند پرجمعیت بودن خانواده او، بعدها برایم مشکل تراشی کند؟! این خواستگار را نمیپسندم؛ چون چاق است... اینیکی پدرش را ازدستداده، باید سرپرست خانواده خودش هم باشد و ... . مگر میشود با پسری که دانشجوست، ازدواج کرد»؟ همین وسواسهایی که به نظر خیلی از خانوادهها منطقی هم به نظر میرسند، باعث بالا رفتن سن دخترها و درنتیجه نبود خواستگار میشوند.
7)دختران: خودتان را بررسی کنید
سعی کنید اگر ایرادی دارید حتماً آن را بررسی کرده و برطرف کنید. چون درهرحال یک پسر دنبال دختری میگردد که به او افتخار کند. دختری نجیب، خوشاخلاق، شاد، فعال، خوشلباس، مرتب و .. . همچنین خانواده دختر باید در جامعه مرتب ظاهر شوند و اخلاق و رفتار خوبی از خود نشان دهند . چون خانواده یک پسر به تمام ویژگیهای یک دختر نظارت دارد.
گاهی هم میبینیم بدون هیچیک از دلایل گفتهشده یک دختر از داشتن خواستگار محروم است اما باید این را بدانید خداوندی که شمارا آفریده، کفو و همسر مناسب و متناسب با شمارا نیز در نظر گرفته است و بهموقع او را روانه منزل شما خواهد کرد، بهگونهای که هیچچیزی نخواهد توانست مانع ایجاد پیوند و ازدواج شما شود. بنابراین هیچوقت از مجرد ماندن نترسید و بدانید که بالاخره ازدواج میکنید. از نگاههای مردم نگران نباشید. آنها در هر شرایطی پشت سر شما حرف میزنند و جایشان همان پشت سر شماست .
بیشتر بخوانید: موقعیت خوبی دارم اما خواستگار ندارم
بیشتر بخوانید: نیاز جنسی و نداشتن خواستگار
بیشتر بخوانید: دختر بی خواستگار
منابع : تکامل من / روز پلاس / اقتصاد نیوز / آسان طب
به چه دلیل برخی از ازدواج ها برای همیشه دوام می آورند ولی برخی ديگر در کشمکش غرق میشوند و در پایان هم محکوم به شکست هستند. آخرین تحقيقات روانشناسان درصورتی که به وسیله زوج ها جدّي گرفته شود قطعاً میتواند کمک شایانی در حفظ ازدواج باشد. کافی است سرنخ های کوچک را اندکی جدّي بگیرید. سرنخ هایی که میتواند در یک عکس قدیمی زمان دبیرستان شما وجود داشته باشد و یا حتی در یک مبل راحتی اتاق نشیمنتان خودنمایی کند.
همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید
هر شخص نقاط قوت و ضعف خاص خویش را دارد، هیچوقت همسر خویش را مقایسه نکنید، چراکه انسانها اختلاف های شخصی بسياري با یکدیگر دارند.
به حریم خصوصی همسرتان وارد نشوید
همسر ایدهال معتقد به روابط دو طرفه است، اینگونه اشخاص برای برقراری روابط دو طرفه همواره سعی می کنند و به حریم خصوصی شریک زندگی خویش اعتقاد دارند و به این حریم احترام می گذارند.
اولویت اول در زندگی مشترک همسرتان باشد
یک همسر ایدهال ، اولویت اولش در زندگی همسرش است و همواره گفتگو با وی را در اولویت کارهای خویش قرار می دهد. همچنين مهارت های گفتگوی مؤثر را می داند، به این معنی که هر موقع برای شان مشکلی پیش آید، از طريق گفتگوی منطقی با همسرش و در فضایی توأم با احترام تلاش در حل مشکل دارد.
برای آشتی پیش قدم شوید
آیا شما کسی هستید که پس از جروبحث قدم نخست را برای معذرت خواستن برمی دارد؟ جدیدترین تحقيقات نشان می دهد که درصورتی که یکی از شما دو نفر فورا پس از جروبحث برای آشتی قدم برمی دارید و اخم کردن را کنار می گذارید پس ازدواج محکمتری نسبت به ديگر زوج هایی دارید که هیچ کدام حاضر نیستند برای پایان دادن به یک دعوا پیش قدم شوند و از دل دیگری در بیاورند.
گذشت هم اندازه دارد
گذشت اتفاق بسیار جالب توجهی است. خيلي از زنان از آنچه که می خواهند به آسانی چشم پوشی می کنند تا همسرانشان را خوشحال کنند ولی تحقيقات اخیر نشان داده گذشت بیش از حد گاهی وقت ها دردسرساز می شود. با این وصف زنانی که کم تر از حقوق طبیعی و منطقی خویش چشم پوشی می کنند ازدواج های موفق تری نسبت به بقیه
تحقیر! اشتباهی نادرست
به هیچ عنوان همسر خویش را تحقیر نکنید. احترام متقابل را پیشه و توشه زندگی مشترک خویش کنید. پیش از اینکه به همسر خویش اهانت کنید یا وی را تحقیر نمایید از خویش سوال کنید چه قدر زندگی مشترکتان برای شما ارزش دارد؟ چه قدر برای همسرتان احترام قائل هستید. احساسات هر شخصی دایماً در حال تغيير هستند.
شما با مرحله خودشناسی که در آغاز مقاله گفتیم باید بدانید چه زمانی خوب هستید و چه زمانی حال بدی دارید. تلاش کنید به راحتی حال بد خویش را به همسرتان بگویید و از او بخواهید شما را در این حال همراهی کنید. تلاش نکنید با تحقیر یا ناراحتی حال بد خویش را به همسرتان نشان دهید. درصورتی که ناخواسته شما یا همسرتان باعث ناراحتی یکدیگر شدید یا دست به تحقیر و اهانت هم زدید، بخشش را فراموش نکنید. درصورتی که انتظار دارید همسرتان شما را ببخشد شما هم باید این احساس را در خویش تقویت کنید و بخشش را در خودتان تقویت کنید.
پس برای همسر بهتر بودن باید حرمت همسرتان و خانواده یکدیگر را رعایت کنید حتی درهنگام دعوا و جر و بحث. با عقل کل خواندن خویش تمام رفتارهای همسرتان را اشتباه و خطا ندانید به دلیل آن که با این کار وی را تحقیر می کنید. به هیچ عنوان از ازدواج خویش ابراز پشیمانی نکنید. وی با این رفتار و احساس شما حس کم بود و خفیف بودن می کند. حقارت را در وجود خویش حس خواهد کرد. پس برای همسر بهتر بودن به هیچ عنوان این رفتار ها را انجام ندهید.
با یکدیگر دوست باشید.
همسرخود را علاوه بر شریک زندگیتان ، دوست خویش بدانید. با وی همانند یک دوست صمیمی و قدیمی رفتار کنید. با این کار هم شما و هم وی لذت بیشتری از زندگی خواهید برد. دوست ها برای خوشحالی یکدیگر محدودیت قائل نمی شوند و یکدیگر را در چارچوب تعریف شده خویش نمی خواهند. دوست بودن یعنی بگذارید گاهی همسرتان ازاد باشد و یا حتی تنها سفر برود.
وی را محدود نکنید و لذت های دوستداشتنی اش را که خارج از چارچوب رابطه تان نیست از وی نگیرید. صبور باشید و به تفاوت های یکدیگر احترام بگذارید. همسرتان را صمیمی ترین دوست خویش بدانید و برای رشد بیش تر وی سعی کنید. برای همسر بهتری بودن دست از کنترل گری یا مقایسه کردن بردارید و اجازه دهید همسرتان با شما حس صمیمت داشته باشد نه اینکه روز به روز از شما دور شود. بنابراین یادتان باشد برای همسر بهتری بودن لازم است دوستان بهتری برای هم باشید.
تغيير یکدیگر ممنوع!
برای همسر خوب بودن تلاش در تغيير یک ديگر نداشته باشید. همسرتان را همانگونه که هست بپذیرید. البته این به مفهوم این نیست که شما در روند بهبود رابطه و خودتان اقدامی نکنید. بلکه شما باید همیشه سعی خویش را برای ارتقاء شخصیتتان داشته باشید. اجازه دهید تا در این مورد مثالی مطرح کنم. شما از ابتدای شروع رابطه می دانستید که همسرتان با موضوعی مشکل دارد و در این باره برای خویش چهارچوبی تعيين نموده است ولی شما بعد از چند وقتی تلاش می کنید وی را تغيير دهید و بگونه ای رفتار وی را بر مبنای خواسته های خویش شکل دهید.
برای همسر بهتری بودن لازم است شریک زندگی خویش را همان گونه که هست بپذیرید و برای رشد شخصیتی به وی کمک کنید. انتظار نداشته باشید وی همانطور که شما فکر می کنید فکر کند یا رفتار کند، به دلیل آن که همسرتان هم شبیه شما شخصی مستقل و صاحب نظر و اندیشه است.
وی را مجبور به انجام کاری نکنید. اجبار ممکن است در لحظه شما را به خواسته خویش برساند ولی در بلند مدت سبب دوری شما و همسرتان از یکدیگر خواهد شد. برای همسر بهتر بودن، وی را همان گونه که هست بپذیرید. دوست داشتن خویش را بدون قید و شرط و اجبار پیش ببرید تا زندگی شادی داشته باشید.
پنهان کاری و دروغ ممنوع!
هیچ علتی نباید سبب شود تا شما به همسر خویش دروغ بگویید یا مسأله ای را از وی مخفی کنید. اصلی ترین زیر بنای هر رابطه ای راستگویی و درستگویی است. درصورتی که میخواهید رابطه ای سالم داشته باشید و همسر بهتری باشید لازم است تا پنهان کاری را به حداقل برسانید و از دروغگویی پرهیز کنید.
گمان نکنید با پنهان کاری یا دروغ در مورد مسائلی شان و شخصیت شما در مقابل همسرتان حفظ می شود. نه! شما با این کار شخصیت خویش را زیر سؤال می برید و سبب دور شدن همسرتان از خویش خواهید شد. این فکر را از سرتان بیرون کنید که درصورتی که در جایی دچار مشکل شدید همسرتان دست از دوست داشتن شما بر می دارد.
در این مواقع خونسردی خویش را حفظ کنید و با اعتماد به نفس اصل ماجرا را بگویید و از دروغ بپرهیزید. مطمئن باشید درصورتی که ناگفته ها روی هم انباشته شود و در گفتنش زمان را به عقب بیندازید زندگیتان بیش تر دچار تزلزل خواهد شد. شما با راستگویی سبب می شوید همسرتان از ميزان اعتمادی که به وی دارید خشنود شود. پس برای همسر بهتر بودن راستگویی را در زندگی خویش اولویت قرار دهید.
همسر ایده آل , نظر کارشناسان در مورد همسر ایده آل , ویژگیهای یک همسر ایده آل
خوش رفتار باشید
ما باید با سایرین همانگونه رفتار کنیم که میخواهیم با ما رفتار کنند.
با توجه به جمله ی بالا، اهانت، تحقیر، سرزنش و هر مورد دیگری که ناپسند همسر شماست را، باید از منشور رفتاریتان حذف کنید. آن فردی نباشید که چون روز بدی داشته، تلاش در خراب کردن روز دیگران دارد! زمانی که همسرتان از سرکار باز میگردد، با لبخندی عمیق به وی خوشامد بگویید.
در مورد روزیکه پشت سر گذاشته بپرسید.بخصوص اگر روزی سخت و پرکار را گذرانده. اگر عکسالعمل وی مطبوع شما نبود چند دقیقه را صرف مشاهده ی رفتار وی کنید بعد رفتاری مناسب با روحیه وی را بروز دهید.
همسر ایدهال ، افتخار خویش به شریکش را با لحن صدا، لبخندی زیبا، ظاهری آراسته و برق در چشمان نشان میدهد.
با احترام برخورد کنید
همه ی ما شنیده ایم که:” احترام بذار، احترام ببین “!
احترام می تواند از رفتار و صحبت های یک فرد منعکس شود.
همیشه حرف هایی حول و حوش عشق داشته باشید و از عصبانیت خودداری کنید. همچنين مطمئن باشید وی از مورد تمجید قرار گرفتن توسط شما بسیار خوشحال خواهد شد. خصوصا اگر پیش افراد دیگر اینکار را بکنید!
یک همسر ایدهال ، هیچوقت همسرش را در خلوتش و یا در انظار افراد دیگر تحقیر نمیکند.
همسر ایدهال " زبان عشق" همسرش را بلد است و می داند که چه زمانی باید کنارش باشد، نیاز های عاطفی همسرش را به خوبی می شناسد و می داند وی از چه کلمات و کادویی خوشش می آید.
بیشتر بخوانید: چطور یک زن ایده آل برای شوهرمان باشیم
بیشتر بخوانید: چگونه مرد ایده آل همسرتان باشید
به نقل از بیتوته
در سالهای اخیر شاهد افزایش فاصله سنی در ازدواج هستیم اتفاقی که به یقین می تواند تبعات منفی بسیاری را برای زوجین و یا حتی جامعه به همراه داشته باشد.
گفتنی است بنا به اظهارنظر روانشناسان داشتن فاصله سنی حداکثر ۹ سال برای ازدواج مناسب می باشد، اما این در حالی است که افزایش فاصله سنی بیش از اندازه خود میتواند اختلاف سلیقه و بهدنبال آن تبعات اجتماعی گستردهای را نیز بهدنبال داشته باشد که این مهم به یقین در درازمدت می تواند سلامت جامعه و یا تحکیم بنیان خانواده را به خطر بیندازد.
بر اساس بررسيهاي بهعملآمده به راحتي ميتوان اين ادعا را داشت که مشکلات اقتصادي يکي از اصلي ترين دلايل تن دادن به ازدواج با فاصله سني بسيار بالا مي باشد، چراکه طبق تحقيقات ميداني صورت گرفته بسياري از افرادي که با فرد بزرگتر ازدواج کردهاند بيشتر بهدليل تمکن مالي او به اين زندگي تن دادهاند که اين خود مي تواند نشان از افزايش مشکلات اقتصادي در ميان مردم جامعه داشته باشد. هرچند در اين فرصت بايد متذکر شد که بنا به اظهار نظر روانشناسان پررنگبودن انگيزه مالي در مسأله ازدواج خود مي تواند در درازمدت منجر به شکست شود.
شکست در ازدواج با فاصله سني زياد
يک روانشناس اجتماعي در ارتباط با بارزترين دلايل افزايش فاصله سني ميان زوجين ميگويد: از نظر ما تفاوت سني بين زوجين هرگز نميتواند بيشتر از ده سال باشد بدين معنا که ازدواج هاي با اختلاف سني بالاي ده سال به احتمال خيلي زياد محکوم به شکست خواهد بود.
عليرضا شريفي يزدي و با اشاره به مطلب فوق اظهار داشت: اما بايد به اين نکته نيز توجه داشت که سن ازدواج بهطور حتم با سن شناسنامه يکي نيست. وي ادامه داد: متاسفانه در بيشتر موارد اين تفکر وجود دارد که سن ازدواج با سن شناسنامه يکي است، البته به هيچعنوان اين گونه نيست چرا که سن ازدواج عبارت است از؛ سن عاطفي، سن اقتصادي، سن عقلاني رشد بيولوژيک و سن و موقعيت اجتماعي فرد که معدل آن سن ازدواج افراد مي شود.
شريفي يزدي ميگويد: اينکه چرا در حال حاضر فاصله سني مقداري افزايش يافته است عامل اصلي آن طولاني شدن دوران نوجواني است. اما اين در حالي است که در گذشته ما دوران نوجواني نداشتيم بدين معنا که افراد از دوران کودکي به يکباره به دوران جواني مي رسيدند.وي در ادامه تصريح ميکند:
بعد از گذشت زمان که دوران نوجواني در دنياي مدرن در تعبير اجتماعي و بيولوژيک شکل گرفت در ابتدا دو الي سه سال بود اما طي سه الي چهار دهه اخير يعني از بچه هاي دهه 60 و بعد از آن ميبينيم که اين دوران به طرز معناداري افزايش پيدا کرده است.
بدين معنا که در گذشته خانمي که 20 سال سن داشت و ازدواج نکرده بود همه با نگاه تعجب به آن مي نگريستند اما اين در حالي است که امروزه معدل ازدواج دختران به 27.5 سال و پسرها نيز بالاي 30 سال ميرسد که نتيجه اين افزايش سن ازدواج اين است که جوانان ما موقعيت و يا انگيزه ازدواج را ندارند البته اين موارد در مردها بيشتر به چشم مي خورد. شريفي يزدي ميگويد:
بیشتر بخوانید: تاثیر اختلاف سنی در رابطه جنسی
بايد در نظر داشت که در اين ميان با توجه به شرايط مذکور بهدليل اينکه خانم ها تمايل به ازدواج دارند از اين رو به ازدواج با افرادي که سن بالاتري دارند تن مي دهند.اين روانشناس اجتماعي در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبني بر اينکه چرا افراد به فاصله سني زياد تن مي دهند، ميگويد:
بيشتر اين نوع ازدواج ها بهدليل موقعيت تثبيت شده اجتماعي و اقتصادي افراد است، هرچند در مرحله اول اين مهم شايد يک امتياز بهنظر برسد اما متاسفانه با گذشت زمان به اختلافات و مشکلات خانوادگي منتج مي شود.
وي در خصوص بارزترين مشکلات اين نوع ازدواج ها ميگويد: وجود دو دنياي متفاوت را ميتوان يکي از شاخص ترين مشکلات افزايش فاصله سني در ازدواج دانست بدين معنا که فردي که در دهه سوم زندگي خود سير ميکند با آدمي که در دهه چهارم و يا پنجم زندگي خود است نيازها ،خواستها و سبک گذران اوقات فراغت و يا حتي ديدگاهها و هدف گذاري آنها با هم متفاوت خواهد بود. شريفي يزدي ادامه ميدهد :
بهطور کلي بايد در نظر داشت که اين تفاوتها تضاد ايجاد ميکند و اين تضاد و تناقضها در روابط ميان زوجين نمايان خواهد شد و باعث مي شود که آن انسجام درون خانوادگي از بين برود و ناسازگاري در خانواده افزايش پيدا کند.وي ادامه داد : يکي ديگر از مشکلات اينگونه ازدواجها را ميتوان ناديده گرفتن و يا عدم تامين نيازهاي فيزيکي و عاطفي طرفين عنوان کرد. هرچند بايد يادآور شد که اين مشکلات براي افراد جوان بيشتر خواهد بود که اين خود متاسفانه مي تواند مقدمه خيانت را ايجاد کند..
مشکلات اقتصادي انگيزه اصلي تن دادن به فاصله سني زياد
اين روانشناس اجتماعي در پاسخ به سوال ديگر خبرنگار ما مبني بر اينکه افزايش مشکلات اقتصادي چه تاثيري در اين روند داشته است مي گويد: مهمترين عامل افزايش فاصله سني ميان زوجين مشکلات اقتصادي است بدين معنا که در بيشتر موارد و به غيراز افراد انگشت شمار که ازدواج آنها بيشتر به دلايل رواني به ازدواج با افراد سن بالا تن ميدهند در غيراين صورت بيشتر افراد تنها بهدليل وجود مشکلات مالي اين کار را انجام مي دهند.
ليبل زني پنهان آفت زندگي زوجين با فاصله سني زياد
شريفي يزدي ليبل زني را عاملي براي افزايش مشکلات ازدواج با فاصله سني زياد دانست و خاطرنشان کرد: بهطور حتم ليبل زني پنهان خود مي تواند عاملي تاثيرگذار براي افزايش مشکلات اين نوع ازدواج ها باشد بدين معنا که شايد بهصورت مستقيم تبعات منفي را بهدنبال نداشته باشد اما به يقين آثار غيرمستقيم آن بر روي زوجين باقي خواهد ماند بهگونهاي که به مرور زمان ديگر تمايل چنداني به حضور در کنار هم ديگر در انظار عمومي و يا دورهمي هاي خانوادگي و دوستانه ندارد که اين مهم مي تواند عامل ديگري براي کاهش صميميت ميان زوجين و به تبع آن افزايش مشکلات در ميان آنها شود.
بیشتر بخوانید: چطور با اختلاف سنی زیاد کنار بیایید
بیشتر بخوانید: سن مناسب ازدواج
منبع: روزنامه آرمان ملی
در این مقاله ما به شما میگوییم که بعد از یک شکست عاطفی باید چه کار کنید تا هرچه زودتر زندگیتان به روال عادی برگردد و بتوانید دوباره به گزینههای عاطفی فکر کنید.
۱- پذیرش
اول از همه و در قدم اول باید بپذیرید که این یک اتفاق طبیعیست و برای خیلی افراد رخ میدهد. شکست در رابطه عاطفی نشانه بیلیاقتی شما یا عیب و ایراد داشتن، نیست. کسانی که برای مدتی طولانی باهم بودهاند، بهلحاظ جسمانی و روحی روی هم اثر داشتهاند. پس باید قبول کرد که الان و در این شریط نبود آن فرد در زندگی موجب شکلگیری نوعی خلأ در ابعاد مختلف زندگی خواهد شد.
اولین ثمره «پذیرش شرایط» زمان دادن به خودتان است. به خودتان زمان بدهید. ارتباط نزدیک و طولانی با شخصی دیگر باعث میشود عادات غذایی، دمای بدن، ضربان قلب و… روندی مشخص شود. پس، بعد از جدایی، خود را بهخاطر تغییراتی که ایجاد میشود درک کنید و به خود زمان بدهید تا با اوضاع جدید تطبیق پیدا کنید.
قدم بعدی در مرحله پذیرش، گریه کردن است. از اینکه گریه کنید، خجالت نکشید و احساس ضعف نکنید. گریهکردن به پاکسازی درد و رنج درونی کمک میکند و برای سیستم عصبی شما مفید واقع میشود. بنابراین بعد از گریهکردن، آرامتر خواهید شد و بدنتان ریتم و حالت بهتری پیدا میکند.
قدم بعدی نوشتن است. نوشتن از دردها و خاطراتی که آزارتان میدهد، یکی از روشهای سالم برونریزی است. وقتی چیزی را مینویسید، علاوهبر تخلیه روانی متوجه میشوید که ایراد کار از کجا شروع شده و حتی در خلال این مرورها میفهمید که طرف مقابلتان آنقدرها هم که غصه میخورید کامل و بینقص نبوده است.
بیشتر بخوانید: فراموش کردن کسی که دوستش داریم
۲- شکست منجر به اشتباهات دیگر نشود
وقتی در یک رابطه شکست میخوریم برای رهایی از این چاه خودمان را وارد چالههای عمیق میکنیم. یعنی در آن زمان از هرچیزی مدد میجوییم تا خودمان را نجات دهیم. اما در واقع آنقدر هیجانی و بیمنطق جلو میرویم که نه تنها نجات پیدا نمیکنیم، بلکه حالمان بدتر هم میشود. بههمیندلیل ممکن است اشتباهی را که در انتخاب فرد قبلی داشتهایم، باز هم تکرار کنیم.
پس حواستان را حساب جمع کنید و دور اشتباهات سابق را خط بکشید. در این شرایط اول از همه باید به یک خودآگاهی عمیقی برسید. وقتی خودتان را بشناسید، راحت اشتباهات خود را شناسایی میکنید و همین باعث میشود در روابط بعدی آن اشتباه را تکرار نکنید. با خود روراست باشید و با شناخت مشکل، سعی کنید آن را حل کنید و در تلاش برای توجیه یا دروغ گفتن برنیایید.
مثلا اگر از تعهد در رابطه واهمه دارید، بهتر است روی خودتان کار کنید یا اگر دچار ترس و اضطراب هستید، صادقانه با طرف مقابل درباره آن حرف بزنید.
۳- متوقع و خیالپرداز نباشید
یادتان نرود که ما در فیلمی رمانتیک زندگی نمیکنیم. بنابراین بهندرت میتوانیم شخصی را پیدا کنیم که از هر لحاظ مطابق میل ماست. انتظارات غیرواقعی را از خود دور کنید و اگر توانستید فردی پیدا کنید که دقیقا مطابق ایدهآلهای شماست، این بار تمام تلاشتان را برای حفظ او در زندگی بهکار بگیرید.
۴- مقایسه نکنید
ما در دنیایی زندگی میکنیم که دائم در مقابل هجوم عکس و فیلمهای زندگیهای اینستاگرامی هستیم. زندگیهایی را میبینیم که زن و شوهرها همیشه باهم خوش میگذرانند، سفر میروند و زندگی شاد و بیدردسری دارند. اول از همه با واقعیت روبرو شوید. اگر قرار باشد همه زندگی چنین خط مستقیم و صافی داشته باشد، یک جای کار میلنگد.
پس گول ظواهر زندگیهای دیگران را نخورید. ممکن است با مقایسه وضعیت خود با دوستانی که در رابطهای موفق یا دستکم بیدردسر هستند احساس کنید که خودتان اشکال و ایرادی دارید؛ درحالیکه اصلا اینطور نیست. پس روی دیگران تمرکز نکنید.
۵- خودتان را قربانی جلوه ندهید
همه ما روزهای غم و اندوه را تجربه میکنیم. شما تنها نیستید، پس بیهوده زانوی غم بغل نکنید و خود را بدبختترین و تنهاترین موجود روی کره خاکی نپندارید. افکار منفی را کنار بگذارید. تجارب ناموفق و تلخ گذشته دلیلی بر شکست رابطهای دیگر نیست. با شجاعت شروعی دیگر را به خود تقدیم کنید. شک و تردیدها را کنار بگذارید و در را بهسوی روابط تازه بگشایید.
بیشتر بخوانید: چگونه با شکست عاطفی کنار بیاییم
بیشتر بخوانید: غلبه بر رنج شکست عشقی
منبع: روزنامه اطلاعات
همانگونه كه شاید قیافه یك فرد در زمان كودكی بامزه تر و دوستداشتنی تر باشد و در بزرگ سالی بنظر متفاوت یا خشن تر برسد، شكل و ظاهر یك رابطه هم تغيير می كند و نمی توانیم انتظار داشته باشیم روابط به همان شكل و اندازه و هیجان ابتدای آشنایی باقی بماند زیرا دوست داشتنی تر و خوشگل تر بنظر می رسیده!
در واقع باید بدانیم كه این تغيير به نفع ماست زیرا اصلاً این مقدار از شور و هیجان براي ترقی یك رابطه و وارد شدن آن به مرحله ای ديگر كه سبب رشد و تكامل بیش تر ميشود نه تنها الزامی نیست بلكه گاهی مانع هم است. بنابراين تغييرات را بپذیرید و با آن كنار بیایید و اجازه بدهید روابط همسر تان به شكل طبيعي رشد كند.
افرادی که معمولاً در دوران مجردی یک مجموعه رفتارهای اعتقادی و اجتماعي را داشته اند، پس از وارد شدن به زندگی مشترک هم تغيير نمی کنند یعنی آن حالت پایدار باقی می ماند.
کسی که برنامه اعتقادیش یک چیز ديگر بوده است فقط رفتار اجتماعي وی امکان دارد تغيير کند. به عنوان مثال در رابطه اجتماعي بین محرم و نامحرم شرم و حیا را رعایت نکرده است این چون جنبه اعتقادی ندارد مجدد بر می گردد مگر اینکه جنبه اعتقادیش را تغيير دهیم. بنابراين این بحث که هم اعتقادی است و هم اجتماعي در بر نمی گردد.
براي قدم گذاردن به زندگی مشترک لازم است شخص پیش از هر چیزی عادت ها و رفتارهای زمان مجردی اش را کنار بگذارد و خویش را براي مرحله جدیدی از زندگی که ملزومات متفاوتی دارد آماده کند. در این زمينه عوامل مختلفی تأثير دارند که برخی از آن ها شخصی و برخی خانوادگي هستند و در این که شخص بتواند خویش را با شرایط جدید سازگار کند نقش زيادي دارند. ولی در صورتی که این امادگی بدست نیاید یکی از تبعات آن امار بالای طلاق هایی هست که بیشترشان در سال های نخست زندگی روی میدهند .
جوان بی مسوولیت، سر به هوا و بازی گوش دیروز که تا لنگ ظهر را در رخت خواب می ماند و بیش تر اوقاتش را یا در فضاهای مجازي پرسه میزد یا مشغول خیابان گردی با دوست های بود، با تصمیم به شروع ازدواج و آغاز زندگی متاهلی وارد دنیای جدیدی ميشود که ویژگی هایی متمایز با دنیای مجردی دارد.
این روزها زمانیکه حرف از ازدواج جوانان ميشود مسئله ای که بسیار بر آن تأکید ميشود مشکلات مالی آنهاست و همین سبب شده است که بسياري از موارد ديگر که مانع از ازدواج جوانان میشوند نادیده گرفته شوند. زمانیکه شخص وارد مرحله متاهلی زندگی ميشود لازم است که بسياري از عادت ها و رفتارهای خویش را تغيير دهد و این نکته مهم را بپذیرد که از این به بعد او تنها نیست و عواقب تصمیمات و رفتارهایش علاوه بر خود وی به شخص دیگری هم که اکنون شریک زندگیش است میرسد .
در تحقیقاتی که مشاوران ازدواج و طلاق مرکز مشاوره ازدواج انجام داده اند به این نتيجه رسیده اند که عامل بسياري از جدایی ها روند ادامه رفتارهای زمان مجردی دختران و پسران در زندگی زناشویی است.
همان گونه که در زندگی مشترک حتماً در برخی حوزه ها با محدودیت هایی روبرو هستیم، در بسياري از موارد هم این ارتباط براي ما نقش حمایت کننده و پشتیبان را خواهد داشت، حمایتی که پیش از آن تجربه اش نکرده ایم.
بدین ترتیب ازدواج همان گونه که براي ما فرصت هایی ایجاد ميکند ، گاهی هم ازادی عمل ما را با محدود می نماید و برای اینکه بتوانیم بهتر این حمایت ها و محدودیت ها را در کنار هم بپذیریم باید از گذشته خودمان را براي وارد شدن و قبول این شرایط آماده کنیم و در واقع سبک زندگی خودمان را تغيير دهیم.
یعنی یک شخص مجرد قبل از ازدواج قطعاً ازادی عمل بیشتری در ارتباطات خویش دارد؛ براي بودن در کنار دوست ها و سفر رفتن ، ساعت های طولانی در فضای مجازي بودن، انتخاب شغل و... در صورتی که با ازدواج طبعا مدل اینگونه کارها باید تغيير کند و زن و شوهر با رعایت ضوابط جدیدی که مستلزم یک زندگی زناشویی و ارتباط دو نفره است، همراه شوند.
تغيير مختص خود هر شخصی است و هیچ کس قدرت تغيير دیگری را ندارد، ولی به اشتباه خيلي اتفاق می افتد که زوجین در روابط مشترک به دنبال عوض کردن طرف مقابل هستند.
درصورتی که به دنبال ازدواج هستید و تصمیم دارید پس از ازدواج دست به تغيير طرف مقابل و یا حتی برخی مواقع تغيير در خود بزنید سخت در اشتباه هستید.
هر شخصی بیش از دو دهه از عمرش را بصورت مجردی و با مسوولیت های خاص این دوره گذرانده است، تغيير عادتها کار آسانی نخواهد بود و باید با اگاهی، پذیرش و در فرآیند ارتباطی این تغييرات صورت پذیرد.
درصورتی که هر کسی با خود به این بینش برسد که احتمالا یکسری رفتار های مجردی در مسیر ازدواج جایگاهی ندارند و باید تغيير کنند و یا این که متعادل سازی شوند با پذیرش بیشتری در مسیر ازدواج قرار می گیرد و بجاي سعی براي تغيير طرف مقابل در توافقات متقابل شرکت ميکند .
در واقع هر چه قدر تغيير یا تعدیل سازی پیش از وارد شدن به رابطه مشترک اتفاق بیفتد بهتر است، در چنين شرایطی با شخصی آگاه که از بینش مناسبی بهره مند است و در رابطه مشترک وارد ميشود رو به رو هستیم.
با نخستین پیشنهاد از جانب شخصی و پذیرش از سوی مقابل مسیر ازدواج آغاز ميشود ، با این آغاز باتوجه به اصل تفاوت ها در رابطه که اجتناب ناپذیر است موضوعی به اسم اصل گفتگو مطرح ميشود که تنها راه اصولی و نتيجه بخش در رابطه با تفاوت ها است.
بیشتر بخوانید: آیا ازدواج بر اخلاق و رفتار اثر دارد
بیشتر بخوانید: آیا اخلاق نامزدتان بعد از ازدواج تغییر می کند
به نقل از بیتوته
خواستگاری رفتن همراه خانواده یکی از رسومات نیکو در بین ایرانیان است که اهمیت خانواده و نقش آنان را در ازدواج نشان می دهد. بعد از آشنایی اولیه دختر و پسر زمان مراسم خواستگاری برای شناخت بیشتر خانواده ها و آشنایی آنان با یکدیگر برگزار می شود . خواستگاری رفتن به همراه خانواده وموافقت آنان با ازدواج دو جوان این وصلت را پایدارتر می سازد. اگر می خواهید به خواستگاری بروید و یا خواستگار برایتان می آید این بخش را که اطلاعاتی درباره آداب خواستگاریست از دست ندهید.
خانواده پسر قبل از رفتن به خواستگاری باید ساعت آن را تلفنی با خانواده دختر هماهنگ کنند تا آن ها آمادگی لازم برای آمدن مهمان ها را داشته باشند . خواستگاری اگر بدون هماهنگی انجام گیرد ممکن است خانواده عروس آماده پذیرایی نباشند و برای آماده کردن منزلشان خانواده پسر را جلوی در معطل کنند که این امر سبب بروز سوء تفاهم می شود . بهتر است خواستگاری بعداز ظهر یا ساعات اولیه شب انجام شود که همه اعضاء خانواده در آن حضور داشته باشند.
وقتی که فرد با همه افراد خانواده اش به خواستگاری می رود به یک شناخت جمعی دست می یابد زیرا افراد زیادی در این جمع فرد را از جوانب گوناگون می سنجند و هرکس از زاویه خاصی به او می نگرد. بنابراین، شناخت دقیق تری صورت می گیرد زیرا هدف همه حاضران شناخت طرف مقابل است.
در انتخاب جمعی، هنگامی که افراد با تجربه فرد مورد نظر را تایید می کنند زندگی استحکام بیشتری پیدا می کند تا زمانی که فرد خودش به تنهایی دست به انتخاب همسر می زند. هنگامی که شخص از جانب بزرگترها انتخاب می شود و آن ها بر خوب بودن اوصحّه می گذارند دختر یا پسر از آرامش روانی برخوردار می شود و زندگی خود را با آرامش بیشتری می سازد.اما هنگامی که خود دختر و پسر به تنهایی دست به انتخاب همسر آینده می زنند ، مدام نگران این هستند که مبادا طرف مقابل از شایستگی های لازم برخوردار نباشد و آرامش روانی خویش را از دست می دهند.
یکی از دیگر از فواید شناخت جمعی سبب کاهش تردید در انتخاب می شود زیرا در آن نه تنها خودتان به شناخت کافی از همسر آینده تان می رسید بلکه شناخت دیگران نیز از تردیدهایتان می کاهد و موجب می شود به انتخاب صحیح برسید.در شناخت فردی برخلاف شناخت جمعی فرد دچار تردید می شود و نگران است که مبادا به میزان کافی از شناخت نرسیده باشد. شناخت جمعی موجب می شد فرد در ازدواج تاخیر نکند و از درگیری های فکری او می کاهد و سبب می شود او کمتر دچار کشش های درونی شود.
در جامعه ما پسرها به خواستگاری خانم ها می روند و این امر یک عرف محسوب می شود زیرا مرد خواهان است و زن خوانده؛ مرد طالب است و زن مطلوب؛ فطرت مرد طلب و نیاز است و فطرت زن جلوه وناز.
دختران مانند گوهری هستند که در موزه می مانند تا طالبانشان به دیدارشان آیند. برای مرد تحمل پذیر است که هنگامی که از خانمی خواستگاری می کند، آن خانم بهانه بیاورد، نازکند، شرط بگذارد و نهایتاً جواب منفی بدهد. اما اگر زنی از مردی خواستگاری کند و جواب منفی بشنودو برای او قابل تحمل نیست بنابراین خلاف فطرت، احترام و شخصیت زن است که به خواستگاری مرد برود. خواستگاری از جنس ماده درمیان انسان ها فطری است به این معنا که جذب شدن آدم ها ازعواطف عالی انسانی سرچشمه می گیرد و نه تمایلات جنسی.
لباس هر کس نشان دهنده شخصیت اوست بنابراین خانواده ها و دختر و پسر در مراسم خواستگاری باید پوششی را انتخاب کنند که از لحاظ رنگ و مدل، ارزشهای دینی و جامعه مناسب باشند و چشم و هم چشمی را در پوشش خود کنار بگذارند .
برخی به اشتباه می پندارند لباس روز خواستگاری باید لباس روزانه باشد اما برخی دیگر استفاده از لباسهای مجلسی شیک با آرایش های تندرا مناسب می دانند . اما باید بدانید هیچ یک از این لباس ها مناسب مراسم خواستگاری نیست و بهتر است در این جلسه خانواده ها و دو جوان لباس متناسب پوشند زیرا نادیده گرفتن این اصل از سوی دختر و پسر صدمات جبران ناپذیری را برای آنان به همراه دارد.
آراستگی و مرتب کردن سر و صورت، لباس و ... تا اندازه ای مناسب است که عیب را نپوشاند که این نشان دهنده رشد اجتماعی افراد می باشد اما اگر آرایش به قصد پنهان کردن عیب خود باشد، نشان دهنده عدم صداقت است و موجب بر هم خوردن نامزدی و یا جدایی طرفین در زندگی مشترک می شود. بهتر است اگر دختر یا پسر عیبی دارند از هم نپوشانند تا در آینده با مشکل روبرو نشوند.
خانواده پسر در همان اولین جلسه خواستگاری لازم است گل و شیرینی تهیه کنند زیرا اگر خانواده عروس انتظار آوردن گل را داشته باشند این امر را نشانه بی احترامی به خود می دانند و اینکه اگر در جلسه اول خواستگاری گل آورده شود اثر روانی خوبی بر روی خانواده دختر خواهد داشت.
همچنین تهیه گل و شیرینی برای خواستگاری نمایانگر حسن سلیقه، مهر و محبت داماد و نیز توجه ویژه خانواده داماد به عروس و خانواده است بنابراین باید به زیبایی آن بیشتر اهمیت داد تا قیمت آن. تهیه گل و شیرینی برای خواستگاری کمی مشکل است زیرا سلیقه افراد متفاوت است و برخی گل گلایل، داوودی یا شببو را برای مراسم خواستگاری نمیپسندند و رنگ زرد گل را نشانه نفرت می دانند در حالی که رنگ زرد نشاط آور و نماد زندگی است و برخی دیگرتهیه شیرینی های بزرگ را نشانه بی سلیقه گی می دانند پس باید در انتخاب گل و شیرینی از افراد با تجربه کمک گرفت.
هنگامی که خانواده پسر به خواستگاری خانواده دختر می آیند خانواده دختر باید به استقبال آن ها بروند و آن ها را به داخل خانه راهنمایی کنند و آن ها را در بالای مجلس بنشانند و سپس به تعارفات معمول بپردازند .
در فرهنگ برخی از خانواده ها هم استقبال دخترهمراه خانواده اش از خانواده پسر نوعی ادب محسوب می شود. در گذشته دختران در خواستگاریشان پس از احوال پرسی مختصری جمع را ترک می کردند و بعد از مدتی با سینی چای یا شربت از مهمانان پذیرایی می کردند اما امروزه دختران همراه با خانواده خود در مراسم خواستگاری می نشیند و فرد دیگری از خانواده پسر پذیرایی می کند. در این مراسم، یکی از اعضای خانواده پسر که بزرگتر و با تجربه تر است باید صحبت های اصلی خواستگاری را مطرح کند.
نحوه گرفتن گل گرفتن از پسر به خانواده فرد بستگی دارد ، برخی از خانواده ها دسته گل را به دختر خانم و برخی به پدر یا مادر میدهند.
دختر و پسر در مراسم خواستگاری باید رفتاری مودبانه داشته باشند و مواظب رفتار خود باشند و از زیاد حرف زدن و خنده بی جا و ترش رویی و سکوت مطلق بپرهیزند همچنین احوال پرسی گرم و خودمانی با یکدیگر نداشته باشند زیرا ممکن است دیگران برداشت های نادرست از این رفتار آن ها داشته باشند .
در قدیم خواستگاران دختر را موقعی می دیدند و ارزیابی می کردند که با سینی چای وارد مجلس خواستگاری می شد و نحوه پذیرایی کردن او با چای نشان دهنده حسن سلیقه آن ها بود.
اما امروزه دیگر این سنت جایی ندارد و دختر از همان بدو ورود مهمانها به استقبال آ ن ها می آید و کار پذیرایی را کسی دیگر انجام می دهد . اما هنوز هم در برخی از خانواده ها دختر خانم سینی چای را می گرداند و این امر گاهی خاطره ساز می شود .
پذیرایی در مراسم خواستگاری توسط خانواده عروس نشان دهنده رفتار و فرهنگ آنان است بنابراین باید پذیرایی و در حد اعتدال باشد و به تعارف زیاد یا کم، زمان پذیرایی، آغاز پذیرایی از مهمانان توجه کنیم.
هنگام آوردن چای برای نشان دادن حسن سلیقه تان یک شاخه گل کنار سینی پذیرایی قرار دهید.
پذیرایی را از افراد مسن تر خانواده داماد آغاز کنید ، این امر نشان دهنده احترام شما به افراد بزرگتر است.
دقت کنید نه دسته گل های گران قیمت به پسر بها می دهد و نه پذیرایی های غیرعادی و پرخرج، ارزش دختر را بالا می بردو ممکن است برداشت های خوبی از این رفتارها نشود پس از تشریفات خواستگاری بکاهید.
خوردن و نوشیدن در مراسم خواستگاری، برای کم کردن اضطراب، استرس و آرام شدن بسیار مفید هستند.
هنگام خداحافظی خواستگاران خانواده دختر باید آن ها را تا آستانه در ورودی بدرقه کنند، این کار نشان دهنده شخصیت و احترام شما به آنهاست.
بیشتر بخوانید: سوالات خواستگاری
بیشتر بخوانید: اولین جلسه خواستگاری
بیشتر بخوانید: رفتار دختر در جلسه خواستگاری
منبع : نمناک
پیام دادن به کسی که دوستش داریم، کار ساده ای نیست. اگر تازه وارد رابطه عاطفی شده اید یا این که در تلاش برای به دست آوردن دل مرد مورد علاقه تان هستید، باید نکاتی را رعایت کنید تا بتوانید او را جذب خودتان کنید. در ادامه برخی از مهمترین نکات را برایتان آورده ایم.
به او نشان دهید که زندگی مستقل خود را دارید
اگر به مرد مورد علاقه تان نشان دهید که او همه زندگی شماست و خوبی و بدی حالتان کاملا به او وابسته است، نه تنها او را جذب نکرده اید بلکه از خود رانده اید. آقایان دوست دارند که دنبال زن مورد علاقه شان بدوند، اگر شما دلیلی برای این کار به او ندهید، او را از دست داده اید. این بدین معنی نیست که نسبت به او بی تفاوت باشید، تنها کافی ست که به او این تصور را بدهید که زندگی مستقل خود را دارید و از آن راضی و خشنود هستید. زمان بیشتری را با دوستان تان بگذرانید، با خانواده خود به سفر بروید و فعالیت های مورد علاقه تان را دنبال کنید. سعی کنید که همیشه در دسترس نباشید. به عنوان مثال اگر به شما پیشنهاد بیرون داد برایش بنویسید: «اگر چه دوست دارم با تو باشم اما باید امشب را در کنار خانواده ام بگذرانم. بهتر نیست آن را برای روز دیگری بیاندازیم؟
مثبت اندیش باشید
این که به همه چیز نگاهی منفی داشته باشیم و مدام غر بزنیم کار سختی نیست. اگر شما هر بار که به طرف مقابل تان پیغام می دهید، از شرایط تان شکایت کنید و غر بزنید، او را یک قدم از خود دور کرده اید. در این شرایط، او فکر می کند که شما هیچ کنترلی روی زندگی تان ندارید. بنابراین مثبت اندیش باشید و سعی کنید پیغام هایی بفرستید که این انرژی مثبت به او نیز منتقل شود.
بیشتر بخوانید: رابطه با پسری که جواب تلفن و پیامها را نمی دهد
از مخفف کردن جملات خودداری کنید
شاید شما حوصله تایپ کردن نداشته باشید اما آیا تایپ کامل حروف خیلی از شما زمان می گیرد؟ سعی کنید که از مخفف کردن حروف خودداری کنید. مثلا به جای «چه خبر؟» برای او بنویسید «سلام! امروزت چطور بود؟ تونستی به کارهات برسی؟» از لغاتی استفاده کنید که به او نشان دهد برایتان ارزشمند است. سوال و جواب های یک کلمه ای نشانه ای از بی حوصلگی شماست، پس اگر می خواهید توجه طرف مقابل تان را به خود جلب کنید، برای نوشته هایتان وقت بگذارید.
از او سوال کنید
زمانی که فردی از زندگی شخصی شما سوال می پرسد، این حس به شما دست می دهد که برایش اهمیت دارید. غیر از این است؟ بنابراین شما هم با سوال کردن این حس را به او منتقل کنید. نه تنها با این شیوه خودتان را در دل او جای می کنید بلکه با شنیدن پاسخ ها می توانید به شخصیت او نیز بیشتر پی ببرید. جدا از سوال پرسیدن، حواستان باشد که باید شنونده خوبی نیز باشید.
نه خیلی زود و نه خیلی دیر جواب دهید
شما نباید جواب پیغام های او را خیلی زود یا خیلی دیر بدهید. اگر همیشه به پیغام های او در آن واحد جواب دهید، او فکر می کند که شما همیشه در دسترس هستید. از طرف دیگر اگر بگذارید یک یا دو روز بعد به او پاسخ دهید، او اشتیاق خود را برای برقرار ارتباط با شما از دست خواهد داد، از این رو سعی کنید که در زمانی مناسب به او پاسخ دهید. شاید 1 تا 2 ساعت زمان خوبی برای درا نتظار گذاشتن او باشد.
بگذارید که او دنبال تان بیاید
همیشه شما آغاز کننده مکالمه نباشید. گاهی منتظر بمانید تا او خودش به شما پیغام دهد. با این روش متوجه می شوید که او به رابطه با شما علاقه دارد یا خیر. نگران نشوید، آقایان از این که دنبال زن مورد علاقه شان باشند، ترسی ندارند. بنابراین این فرصت را به او بدهید که دلش برای شما تنگ و برای پیغام دادن پیش قدم شود.
از زیاد پیغام دادن خودداری کنید
اگر به طرف مقابل تان پیغامی دادید، تا زمانی که از او جوابی دریافت نکرده اید، پیغام دیگری ندهید. این قانون به خصوص در روزهای ابتدایی رابطه اهمیت زیادی دارد. اگر در پیغام دادن به او زیاده روی کنید، او را از خود می رانید. اگر چه انتظار سخت است اما سعی کنید که تا دریافت پاسخ از او، پیغام دیگری ندهید.
او را بخندانید
چه کسی ست که از خندیدن بدش آید؟ حتی اگر شما فردی شوخ طبع نیستید، سعی کنید که خوش اخلاق باشید و با حرف هایتان طرف مقابل را بخندانید. اگر خودتان نمی توانید این کار را انجام دهید، از جوک هایی که می خوانید یا ویدیوهای خنده داری که می بینید استفاده کنید. با خنداندن او جو صمیمیانه ای میان تان شکل می گیرد و شما را نزد او جذاب تر خواهد کرد.
بیشتر بخوانید: شناخت اس ام اسی و تلفنی
بیشتر بخوانید: فرستادن این پیامها بعد از اولین قرار اشتباه است
بیشتر بخوانید: شناخت شخصیت خواستگار از روی پیامک
منبع: زندگی آنلاین